بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقای خوبم
آقاجانم اجازه!
داشت به تفاوت ها فکر میکرد، تفاوت میان انسانها...
یادش آمد وقتی آدم میخواهد با کسی ارتباط بزند، یکی از راههایش این است که از طریق وجوه اشتراکش با طرف مقابل اقدام میکند.
آن وقت این وجوه اشتراک هستند که سبب کشش آدمها به سمت یکدیگر میشوند. همان جمله معروف: الجنس مع الجنس یمیلون!
بنابراین تفاوت ها هم همین کار را در حالت عکس انجام می دهند.
البته از آنجایی که انسان تنوع طلب است و «فی کل جدید لذه!» اولش تفاوت ها برایش جذاب میشوند، اما بعد از مدتی دافعه ایجاد میکنند.
در واقع طبق همین قاعده تنوع طلبی اگر آدم دل به خودخواهیهایش بدهد، تفاوتها زود برایش تکراری میشود و یا در تزاحم با خواسته هایش قرار میگیرد.
قبول دارم، بعضی از تفاوتها خط قرمز آدم هستند. البته میدانید خط قرمز زمانی منطقی ست که خداخواهانه باشد وگرنه میشود خودخواهانه!
خط قرمزهای خدا را نمیشود کنار گذاشت، یعنی نباید کنار گذاشت!
اما تفاوتهایی که حاصل خط قرمزهای من درآوردی است و نشأت گرفته از منیت آدم!!! و حاضر نیستیم از آنها در بعضی از موقعیتها بگذریم.
اینجاست که این تفاوتها آرام آرام رابطه آدمها را مضحمل میکند! مثل کاری که جوهرنمک میکند! منتهی خیلی نرم و بی سروصداتر از آن!
آن قدر نرم که زمانی متوجه میشویم که دیگر کار از کار گذشته و میشود حکایت همان شتری که به حدی بار روی آن گذاشته بودند که با یک پر سقوط کرد! یعنی دیگر تاب همان یک پر را هم نداشت.
اینگونه میشود که طناب محبت بین آدمها به حدی نازک میشود که با یک رفتار یا یک دلخوری دیگر تاب نمیآورد و پاره میشود.
قید همه چیز را میزند، قید همه آن نان و نمکی که با هم خوردهاند و همه لحظات خوبی که داشتهاند....!
و ما باز غافل از اینکه چرا چنین شد؟ و امان از منیت!!! و ما أدرئک منیت!
و پناه بر خدا از راهکارهای ابلیس که نمیگذارد منصفانه در مورد خودت قضاوت کنی و بازیات میدهد. میگوید بیا و رها کن این رابطه را تا طرف مقابلت کمتر از دستت اذیت شود!
الله اکبر!
امان از این وسوسه های ابلیس و سادهانگاری آدمیزاد، که به این موضوع فکر نمیکند اگر من واقعا میخواهم طرف مقابلم کمتر اذیت شود خب کمی این تفاوتهای قابل اغماض را کنار بگذارم.
تفاوتهایی که خط قرمز خدا نیستند.
غافل اینکه خدا هم سربعضی تفاوتها میگذرد!
آنها را با تفاوتهایشان می پذیرد.
یعنی ترجیح میدهد بندهاش را نگه دارد و سریع او را از دایره ولایت پرت نمیکند بیرون. حتی با همین اغماضها الفت را میان قلوب مومنین حفظ میکند.
ما آدمها را چه میشود که از خدا جلو میزنیم؟؟؟
تا حالا فکر کردیم که پافشاری روی خط قرمزهای غیرمنطقی در واقع پاگذاشتن روی خط قرمزهای خداست!!!
حرف آخر:
خدای خوبم
توفیق بده عالم بی عمل نباشم...
پ. ن:
و این گونه میشود که لحظات شیرین زندگی تبدیل به تلخ ترین تجربه های آدم میشود و میشویم حکایت آدمی که از ریسمان سیاه و سفید میترسد...