به نام آفریدگار مهر
آقا اجازه!
برایش مهم بود مثل خیلی دیگر از آدمهای دیگر!
سعی می کرد صحبت های کاندیداها را تا حد امکان گوش کند؛ اما دیگر داشت برایش خسته کننده می شد!
دیگر حرفها خیلی تکراری شده بود، یعنی شده بود از جنس نقد دولت دهم و یا درس اخلاق!
انگار که اکثر کاندیداها از خودشان برنامه ای نداشتند، بعضی از آن ها که نامردی نکرده و در زمان اندکشان تا آنجایی که توانستند دولت را به باد نقد که چه عرض کنم به تخریب گرفتند!
و چه واضح و روشن بود که از خود برنامه مدون و متقنی ندارند که دست به چنین حربه هایی می زنند.
و چه جالب بود اینکه هر کدام از این ها بر سر منصبی بوده یا هستند و این وعده هایی که الان پشت تریبون می دادند(تریبون که میدان فراخ حرف بود نه عمل!) را فرصت عملی کردن داشته اند اما...
یکی از کاندیداها بود که در عرصه نقد دولت گفت یعنی چه می گویید چوب لای چرخمان می کنند؟!
مگر می شود وقتی آدم قانونی کاری را انجام می دهد نتواند آن را پیش ببرد؟
آقای م.ب.ق عزیز! یعنی تا به حال بر سر راه شما هیچ مانعی ایجاد نشده است؟!
ببخشیدها ولی این که شک برانگیز است! مگر می شود آدم مسئول باشد یا عقایدش را ابراز کند و مخالفی پیدا نکند!
مگر می شود آدم سرتاپا جاذبه باشد و دافعه نداشته باشد؟!
یعنی شما در عرصه انجام ماموریت هایتان اصلا قانون شکن ندیده اید آن هم از نوع...
ای بابا! چه بگویم که ناگفتنم بهتر است!!!
یکی از دیگر کاندیداهای محترم که استودیو را با کلاس اخلاق اشتباه گرفته بودند و از بایدها و نبایدها می گفتند:
نباید گرانی داشته باشیم، باید امنیت اجتماعی برای مردم تامین شود!
باید کاری کنیم که مردم به دولت اعتماد داشته باشند! باید صداقت داشته باشیم و...
ببخشید آقای ح.د مگر مردم به دولت اعتماد ندارند؟! پس این هم رأی از کجا می آید؟! پس این همه همراهی مردم با دولت چه می شود؟
بی زحمت در درس های اخلاقتان، اخلاقی بحث کنید! عدالت را رعایت کنید!
دولت عرصه عمل است نه درس اخلاق!
قابل توجه کاندیداهای محترم لطفا به جای کلیات ابوالبقاء گفتن، برنامه بدهید و شفاف صحبت کنید.
ادامه دارد...