سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 87 خرداد 2 , ساعت 12:39 عصر

فاطمه پاره تن من است، هرکس اورا بیازارد مرا آزرده و هر کس مرابیازارد ...

نمی دانم مادر، آنکه ترا آزرد رسول الله را ندید یا خدا را؟ ولی می دانم که حتی ابلیس نیز جرات چنین جسارتی را بلاواسطه نداشت، مادر به من بگو جرمت چه بود؟ همسر امیر المومنین بودن جرم بود یا دخت پیامبر  بودن؟ شاید سبب خلقت هستی بودن جرم بود.

فقط می دانم دلم از این به بعد به اندازه ی تمام مهربانیها برایت تنگ خواهد شد. دلم برای لبخندهای شیرین پدر تنگ خواهد شد، که زین پس چه سخت زندگی خواهدکرد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ