سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان را اکرام کنید که آنان نزد خداکریم اند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 96 بهمن 22 , ساعت 2:44 عصر

بسم الله النور

سلام آقای خوبم

آقای خوبم اجازه!


طی برنامه هایی که برای بصیرت افزایی مخاطبین داشتند تصمیم گرفتند از وجود یکی از سخنرانان برای شفاف کردن فضای سیاسی استفاده کنند.

دو سه جلسه ای برنامه برگزار شد.

جلسه سوم بحث کمی داغ شد. مخالفین از این که مخالف نظراتشان اطلاعاتی داده شده بود معترض بودند.

یعنی یه جورایی داغ کرده بودند!

وقتی بهشان میگفتند: خب اعتراض می کردید، میگفتید فلان قسمت حرفتان غلط است میگفتند، نه! می ترسیم! از کجا معلوم که ما را نگیرند!



چه روزگاری ست! فعلا که در مملکت به رهبر به صورت علنی بدوبیراه می گویند و راست راست زندگی شان را میکنند اما تا می آئیم عملکرد رئیس جمهور را نقد کنیم متهم می شویم به بیسوادی و بی شناسنامه ای!

خلاصه قبول نمی کردند! البته جالب بود که یه جورایی ترسو بودنشان را اثبات می کردند که حرفی را می زدند اما حاضر نبودند پای آن بایستند!

میگفتند خاتمی برای همین نظام است! اگر هم بد است خروجی همین نظام است!!! و امثال خاتمی هم همینطور!

اما همین ها حاضر نبودند در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کنند تا نشانی برای اینکه خواستار ماندگاری این نظام هستند، باشد! بالاخره اگر آقای روحانی را میخواهید خب نظامی که او رئیس جمهورش شده راهم باید بخواهید!

خلاصه!

یکی دو روزی گذشت و شد 22 بهمن!!!

جمعیت حرکت می کردند و شعار می دادند تا اینکه...

یک جوانی بالای مزدا رفته بود و داشت مقوایی که روی آن شعار نوشته بود را علم می کرد. شعاری که متنش این بود: دولت بی کفایت، استعفا استعفا!!!

اما نگذاشتند دقایقی بیشتر بگذرد، بدون اینکه جوان بینوا جنجالی بکند، ریختند روی سرش و از ماشین آوردنش پایین و دست گذاشتن روی دهانش و بردند!!!

دیگر مانده بود جلوی جمعیت بکنندش توی گونی!!!


دلش میخواست آنهایی که یکی دو روز پیش دم از آزادی بیان برپا شده توسط دولت و محدودیت توسط بچه مذهبی ها می زدند! و سپاه را متهم می کردند، بودند و این صحنه را می دیدند.

در حالی که حالا چسباندن یک شعار روی مقوا کار خاصی را انجام نمی داد.

البته در همه جای دنیا اگر دولتی وظایفش را درست انجام ندهد و حتی به ضرر مملکتش عمل کند باید جواب بدهد!

نه اینکه مخالفینش را جلوی جمعیت پایین بکشند و با خودشان ببرند!

و این قصه تا بصیرت افزایی ملت ادامه دارد!!!


جمعه 96 دی 22 , ساعت 10:55 صبح

بسم الله النور
السلام علیک یا صاحب الزمان
آقای خوبم اجازه!!!

داشتم به اسراف و مصادیقش فکر میکردم

به اینکه چقدر راحت معیارمان برای سنجش اسراف، علاقه مندی هایمان شده نه نیازهایمان!


هر چه که دوست داریم را تهیه می کنیم و بعد هم اسمش را می گذاریم لذت حلال! بدون اینکه نامی از ضرورت برده باشیم!


غافل از اینکه اسراف ترمز لذت حرام نیست! لذت حرام که از ریشه حرام است.

به ما نگفته اند که تا حدی می توانید لذت ببرید و از فلان حد به بعد دیگر جلویش را بگیرید چون می شود اسراف! و حرام است!


لذت حرام که از بیخ و بن حرام است!

اسراف ترمز لذت حلال است!

ذهنم رفت روی یکی از مصادیق اسراف که شاید خیلی هم به آن فکر نکرده باشیم!

روی سخنم با کسانی هست که از تبلت استفاده میکنند و در عین حال گوشی لمسی فلان مدل و قیمت بالاهم دارند!

و حواسشان نیست که اگر قرار است صرفا با گوشی موبایلمان فقط صحبت کنیم و پیامک بدهیم و باقی کارهایمان را با تبلت انجام دهیم دیگر چه نیازی داریم که گوشی فلان مدل با قابلیت های بالا بگیریم و از قابلیت هایش هم هیچ استفاده ای نکنیم!


آیا این اسراف نیست! همین طوری می شویم یک قشر مصرف کننده که حالا به هر دلیلی، پول بابت جنسی می دهیم که واقعا به اندازه آن قیمت از آن استفاده نمی کنیم!

و دیگر به مسائلی مانند ضرورت، هوای فقرا را داشتن، رکود اقتصادی و... فکر نمیکنیم! آیا واقعا این تجمل نیست! این اسراف نیست!


واقعا همین طوری می خواهیم زمینه سازی ظهور منجی عالم بشریت کنیم؟!
پ ن:
خدایا به ما قدرت تشخیص حق از باطل، صحیح از غلط، در تمام لحظات زندگی مان عنایت بفرما

 

اگر دوست داشتید نشرش بدید تا شاید به یاری خداوند متعال، قدمی در راستای اقتصاد مقاومتی برداشته باشیم.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ