سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمیزگارى با مردمان ایمنى است از گزند آنان . [نهج البلاغه]
 
شنبه 87 خرداد 25 , ساعت 6:0 عصر

سلمان می گوید: امیر المومنین علیه السلام سرگرم غسل پیامبر صلوات الله علیه و آله بود، من از آنچه که مردم در بیرون خانه انجام می دادند به او خبر می دادم و گفتم هم اکنون ابوبکر بر منبر پیامبر صلوات الله علیه و آله نشسته و مردم نه با یک دست بلکه با دو دست، با او بیعت می کنند.

امام علیه السلام فرمودند: ای سلمان هیچ فهمیدی اولین کسی که روی منبر پیامبر صلوات الله علیه و آله با او بیعت کرد که بود؟ سلمان: همینقدر می دانم که او را در سقیفه بنی ساعده دیدم که با انصار مخاصمه می کرد. و اول کسی که با او بیعت کرد بشیر بن سعد بود. بعد از او ابو عبیده سپس عمر بن خطاب و سالم غلام ابن حذیفه و معاذ بن جبل.

امیر المومنین علیه السلام: درباره آنها از تو سوال نکردم، بگو آیا فهمیدی اول کسی که از منبر بالا

رفت و با او بیعت کرد که بود؟ سلمان: نفهمیدم ولی پیرمرد سالخورده ای را دیدم که بر عصا تکیه کرده و در میان دو چشمش جای سجده بود و گریه می کرد تا از منبر بالا رفت و در حال گریه گفت: شکر خدا را که قبل از مردن ، تو را در اینجا می بینم، دستت را دراز کن ترا بیعت کنم. ابوبکر دست خود را پیش برد و او بیعت نمود و گفت: روزی است مانند روز آدم و از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.

امیر المومنین علیه السلام: آیا او را شناختی؟ سلمان: نه، ولی از سخنانش ناراحت شدم، گویا او مرگ پیامبر صلوات الله علیه و آله را به مسخره گرفته بود.

امیر المومنین علیه السلام: او شیطان بود، خدا لعنتش کند، پیامبر صلوات الله علیه و آله به من خبر داده بود. ( احتجاج طبرسی، ج 1، ص 106- علی آئینه حق نما، ص 111 )



لیست کل یادداشت های این وبلاگ